از امام حسین تا آزادی برگزاری جشن در سیاسی ترین خیابان های تهران

از امام حسین تا آزادی برگزاری جشن در سیاسی ترین خیابان های تهران به گزارش یاری کالا، یک جامعه شناس می گوید: «جشن های ملی همه شهروندان ایرانی را فارغ از دین، زبان و قومیت در بر می گیرد، اما جشن های مذهبی فقط اختصاص به دینداران دارد. »


مستوره برادران نصیری: جمعه گذشته، با فراخوان و اعلام قبلی، جشن عید غدیر در حد فاصل میدان امام حسین تا میدان آزادی مفصل اجرا شد. ترافیک و شلوغی و زباله در معابر بهانه ای بود تا برخی ها برگزاری چنین جشنی را مخل آسایش شهروندان تهرانی خصوصا کسانی که در این خیابان ها ساکن بودند، فراهم آورد. علاوه بر این، بحث هایی در رسانه های اجتماعی شکل گرفت که نسبت به سیاسی بودن این جشن ها و مباحثی نظیر مقایسه حضور مردم در اعتراضات به عنوان مخالفان سیاست های کلی کشور و حاضر بودن شهروندان در چنین مراسمی به میزبانی نهادهای دولتی و یا نزدیک به دولت نیز شکل گرفت.
حالا چند روز پس از این مراسم سراغ مهدی قوامی پور، جامعه شناس شهری رفته ایم تا از نظر اجتماعات شهری و سیاسی نگاه دیگری به این مساله داشته باشیم. این جامعه شناس نسبت به انتخاب مسیر این جشن، نحوه برگزاری و حضور مردم، نگاه متفاوتی دارد و از طرفی معتقد است: «دولت و حاکمیت باید امور مردم را به مردم واگذار کنند و دست از مداخله گری در امور فرهنگی بردارند. متاسفانه نگاهی پوزیتیویستی بر مدیریت فرهنگی کشور حاکم است که طبق آن، دستگاه های فرهنگی بدنبال «مهندسی اجتماعی» هستند و فکر می کنند انسان ها چیزی جز قطعات یک ماشین به نام جامعه نیستند که آنها می توانند هر گونه که می خواهند در آن مداخله کنند. اما نتایج فاجعه بار این رویکرد پوزیتیویستی را طی چند دهه اخیر دیدیم و هزینه های بالایش را جامعه پرداخته است.»
گفت و گو ما با این دکترای جامعه شناسی را اینجا بخوانید.



جشن ده کیلومتری عید غدیر برگزار شد؛ انتقادات زیادی به این جشن وارد شده است، همچون بحث ترافیک و زباله های تولید شده. سوال این است، اساساً مگر امکان برگزاری چنین جشن هایی بدون ترافیک و مشکلات مشابه، امکان پذیر است؟ کارناوال های جهانی چه طور برگزار می شود؟

برای پاسخ به پرسش باید چند نکته را در نظر بگیریم. مسئله اول این است که ما چه تصویر و تصوری از خیابان داریم؟ لینچ معتقد بود که مسیرها(خیابان ها، پیاده روها و کانال ها) همچون مهم ترین عناصر تشکیل دهنده و سازنده تصویر ذهنی شهروندان هستند.
در حقیقت، خیابان فقط برای تسهیل رفت و آمد و حمل و نقل و اشتیاق سریع تر رسیدن به مقصد پدید نیامده، بلکه همیشه به مثابه فضایی برای تفریح و گذران اوقات فراغت نیز بوده است؛ جایی که هویت افراد در آن آشکار می شود و فرهنگ مجال بروز و ظهور می یابد، یا به تعبیر «ری اولدنبرگ» به مثابه مکان سوم که برخلاف مکان اول (خانه) و مکان دوم (محل کار) زاده شد تا شهروندان در این فضا، سبک زندگی خودرا به نمایش بگذارند. از این منظر، امروزه خیابان یکی از مکان هایی است که بخش زیادی از زندگی روزمره ما با همه پیچیدگی ها و چالش هایش در آن جریان دارد. بنابراین، فهم این که بخش عمده قدرت و مقاومت در آن و برای سلطه بر آن، به گونه ای مستمر در جریان باشد، آسان است. در حقیقت، قدرت در کوشش برای کنترل فضاهای عمومی، خصوصاً خیابان ها، درصدد است تا به اشکال خاصی در قالب ایدئولوژی مسلط، حضور خودرا بر این فضاها تحمیل کند، اما به تعبیر فوکو، هر جا که قدرت هست، مقاومت نیز هست.
در این چارچوب، طی چند دهه اخیر خیابان حد فاصل میدان آزادی تا میدان امام حسین، علاوه بر کارکردهای اجتماعی، یکی از سیاسی ترین خیابان های تهران و مکانی برای نمایش قدرت و سیطره بر فضاهای عمومی بوده؛ از ین جهت، اعتراض به مسئله ترافیک، فقط اعتراض به بی نظمی در رفت و آمد خودرو ها نیست، بلکه اعتراض به اشغال فضای شهری توسط قدرت است. نتیجه آنکه، آیا می شد یا می شود چنین مراسمی با ترافیک کمتر یا با تولید زباله کمتر برگزار شود، پاسخ هر چه باشد، اهمیت درجه اولی خودرا از دست می دهد.
بخش دوم پرسش شما اشاره به کارناوال های جهانی داشت. در کارناوال چنان که باختین می گوید تماشاگران قسمتی از نمایشی هستند که در جریان است. کاناوال ها سویه های دیگری نیز دارند که فعلا مد نظر ما نیست. اما همین نکته نشان دهنده جایگاه کارناوال ها در فرهنگ عمومی جوامع است. با این مقایسه، برگزاری مراسم دولتی با هر اسم و عنوان و هر ابعادی، حتی با حضور مردم را نمی توان با کارناوال مقایسه کرد. در حقیقت، کارناول ها را نهادهای مدنی با مشارکت جمعی برگزار می کنند. اما وقتی مراسمی توسط دولت با امکانات و بودجه دولتی برگزار می شود؛ انتظارات از آن متفاوت می باشد.

اگر برگزارکننده چنین جشنی، قسمتی از حاکمیت نبود، آیا باز هم چنین انتقاداتی وجود داشت؟

باتوجه به توضیحاتی که دادم فکر می کنم پاسخ به این پرسش روشن باشد. مسئله این است که انتظارات افراد وابسته به توانمندی نهاد مسئول است. بنابراین، اگر نهادهای مدنی برگزارکننده مراسمی باشند، هم در اندازه و ابعاد برگزاری و هم انتظاراتی که نسبت به تبعات و حواشی آن داریم، نسبت به زمانی که برگزارکننده، یک نهاد حکومتی باشد، بطورکامل متفاوت خواهد بود.
آیا اساساً این قبیل جشن ها نیاز به حضور حاکمیت دارند؟ اگر پاسخ مثبت است، می توان این برداشت را هم داشته باشیم که حاکمیت مشتاق حضور همه آحاد مردم نیست و جامعه هدف خاصی دارد؟
مسئله حضور حاکمیت نیست، بلکه مسئله میزان و نوع حضور است. بطورمثال در همه مراسم و مناسک جمعی، تامین امنیت آنها بر عهده حاکمیت است. پس وقتی از حضور حاکمیت حرف می زنیم باید منظور خودرا روشن بیان نماییم. در اینجا ما با حضور حاکمیت روبرو نیستیم، بلکه حاکمیت متولی و مسئول تمام ابعاد اینگونه مراسم است و این مداخله در حقیقت چنین مراسمی را به یک مراسم بطورکامل حکومتی با اهداف خاص تبدیل می کند. بطور قطع حاکمیت مشتاق حضور همه آحاد جامعه است. اما اولاً در یک جامعه متکثر، هیچ دلیلی وجود ندارد که همه آحاد یک جامعه در یک مراسم خاص حضور داشته باشند؛ ثانیاً وقتی مراسمی حکومتی برپا می شود، بطور قطع در پس آن اهداف و جامعه هدف خاصی در نظر گرفته شده است که همه افراد جامعه نمی توانند با آن همدلی داشته باشند.
چرا مردم از یک سمت منتقد نبود مراسم و جشن های همگانی هستند و از طرف دیگر، منتقد حواشی آن هم می شوند؟
در این جا هم لازم است شما حداقل دو نکته را از هم جدا کنید. اول اصل وجود و برگزاری جشن است که یکی از مطالبات اجتماعی مردم است. جشنی که مردم بتوانند هویت خودرا در آن به نمایش بگذارند و در حقیقت با کمترین سانسور به خود اظهاری بپردازند؛ اما در جشن ها و مراسم دولتی، شرط اصلی برای حضور و مشارکت، ارائه هویتی است که دستگاه های فرهنگی حکومتی مبلغ آن هستند و این با خواست مردم منافات دارد.
در حقیقت ما با تضاد و تعارض بین هویت واقعی شهروندان و هویتی هستیم که دستگاه های فرهنگی حکومتی از نمونه یک شهروند مورد قبول و به اصطلاح طراز حاکمیت، ارائه می کنند. این مسئله در مراسمات و جشن های حکومتی به شکل زننده ای خودنمایی می کند، مانند حضور برخی دختران با ظاهر متفاوت در مراسمات حکومتی که گاه و بی گاه در رسانه ها انعکاس می یابد. پس آنچه که مردم می خواهند با آنچه حکومت برگزار می نماید، کاملا متفاوت می باشد. اما نکته دوم، نقد حواشی مراسم و جشن هاست. اساسا مردم حق دارند از حاکمیتی که طی بیش از چهار دهه مسئول و متولی برگزاری انواع مراسم و جشن های حکومتی بوده، انتظار داشته باشند، حداقل دراین زمینه از نظم و انضباط بهتری برخوردار باشند و به شکلی عمل نکنند که موجب لطمه به محیط زیست شهری و سلب آسایش شهروندان شوند.

البته قسمتی از مردم هم موافق و شرکت کننده این مراسم بودند، و اساسا تجربه خوبی هم داشتند. این نوع مراسم چه طور باید اجرا شود تا عموم مردم استقبال کنند؟

دولت و حاکمیت باید امور مردم را به مردم واگذار کنند و دست از مداخله گری در امور فرهنگی بردارند. متاسفانه نگاهی پوزیتیویستی بر مدیریت فرهنگی کشور حاکم است که طبق آن، دستگاه های فرهنگی بدنبال «مهندسی اجتماعی» هستند و فکر می کنند انسان ها چیزی جز قطعات یک ماشین به نام جامعه نیستند که آنها می توانند هر گونه که می خواهند در آن مداخله کنند. اما نتایج فاجعه بار این رویکرد پوزیتیویستی را طی چند دهه اخیر دیدیم و هزینه های بالایش را جامعه پرداخته است. دولت و حاکمیت باید به این مداخلات پایان دهد و اجازه بدهد جامعه و نهادهای مدنی متناسب با نیازها، خواست ها، مطالبات و تمایلاتش حرکت نماید.

برخی معتقدند جشن های ملی مانند نوروز و یلدا و چهارشنبه سوری هم باید به همین شکل اجرا شود و در صورت برگزاری استقبال خوبی هم خواهد داشت، ارزیابی شما؟

اولاً حکومت نباید متولی و مسئول برگزاری باشد، بلکه باید بستر و زمینه را برای برگزاری جشن ها فراهم آورد. ثانیاً چون حاکمیت طی چهار دهه اخیر نسبت به تحمیل ایدئولوژی خود بر مراسم و جشن های ملی موفق نبوده، جامعه احساس می کند در این جشن ها و مراسم ها، فرصت و امکان خود بودگی بیشتری دارد. بنابراین، اگر فرصت و امکان برگزاری چنین جشن هایی با امکانات کافی وجود داشته باشد، چنانکه در مراسم دینی وجود دارد، بطور قطع با استقبال بیشتری روبرو خواهیم بود. همین طور در نظر داشته باشید که جشن های ملی همه شهروندان ایرانی را فارغ از دین، زبان و قومیت در بر می گیرد، اما جشن های مذهبی فقط اختصاص به دینداران دارد.

با توجه به شناختی که از جامعه ایران داریم، چه درباره ی مراسم مذهبی و چه ملی، آیا مردم نسبت به برگزارکننده دولتی، حالت تدافعی دارند؟

مسئله اصلاً مربوط به جامعه ایران نیست، مردم هر جامعه سالمی از مداخله و حضور پررنگ دولت و دستگاه های حاکمیتی در امور و مسائل فرهنگی و اجتماعی خود، حالت تدافعی دارند. در حقیقت، دخالت دولت ها و دستگاه های حاکمیتی در امور جامعه نمی تواند بدون اهداف سیاسی حاکمیت و حاکمان باشد و این اهداف الزاماً مطلوب جامعه نیست. پس جامعه حق دارد نسبت به آن حالت تدافعی داشته باشد.

4747



منبع:

1402/04/20
09:55:12
0.0 / 5
357
تگهای خبر: ارز , تولید , خودرو , دستگاه
این مطلب را می پسندید؟
(0)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
نظر شما در مورد این مطلب
نام:
ایمیل:
نظر:
سوال:
= ۷ بعلاوه ۵


yarikala.ir - حقوق مادی و معنوی سایت یاری كالا محفوظ است

یاری كالا

یاری گر شما در انتخاب کالای مدنظرتان