آبادانی!
سال هاست که رهبران خاورمیانه - صرف نظر از نوع اعتقادات و میزان وابستگی آنها به غرب و شرق - یک آرزو دارند، ساختن مدینه فاضله!
اما امروز خاورمیانه - فرقی ندارد در عقب افتاده ترین و یا مدرنترین بخش آن - درد مشترکی دارد. مردم خاورمیانه ابتدایی ترین حقوق خود یعنی نفس کشیدن و حتی آب خوردن را نیز دارند از دست می دهند. اگر در آبادان ساختمان متروپل بر سر مردم آوار می شود، کمی دورتر در کویت و دبی و منامی، با ساختمان های محکم تر، نیز ابر زرد گرد و غبار بر سر مردمانی قرار دارد که همه مظاهر زیبای زندگی را برای شهروندانی برخوردار از بیشترین درآمد جهانی، تیره و تار کرده است. در سوم خرداد که بایستی همه ما در سالگرد جشن آزادی خرمشهر در خیابان ها پایکوبی نماییم، پایتخت ایران، رکورد آلوده ترین شهر جهان را به نام خود ثبت می کند.
بارها از من می پرسند که این ریزگردها از کجا می آیند؛ من آدرس دوری نمی دهم. آنها از زیر پای ما بلند می شوند، مایی که راه رفتن را نمی دانیم. این ریزگردها حاصل ذهن ماست، مایی که قانون زیست را لگد مال می نماییم. فرقی ندارد ساختمان شُل شُلکی متروپل آبادان است و یا هتل ۷ برج العرب در امارات، همه با تخریب کوه ها و زمین هایی بنا شده اند که این روزها تاب ماندن در زمین ندارند و به پا خواسته اند. از من می پرسند، چاره ای هست؟ می گویم بله هست. ولی کدام رهبر خاورمیانه حاضر است خطایش را بپذیرد و راه اشتباه را اصلاح نماید. اگر امسال رهبران ما در ایران حاضر شدند جلوی آبگیری سد ویرانگر چم شیر را بگیرند و سازندگان آنرا به دست عدالت بدهند، آن وقت می توان امید داشت تا در دو دهه آینده از شدت ریزگردها کاسته شود و هیچ کسی جرات نکند ساختمانی چون متروپل را بنا کند. ولی اگر همچنان بر ادامه ساخت و آبگیری این سد اصرار شود، پیگیری مقصران حادثه متروپل طنزی بیش نیست. * استاد دانشگاه تهران
این مطلب را می پسندید؟
(0)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب