توییتر چطور افكار عمومی را تحت تاثیر قرار می دهد

توییتر چطور افكار عمومی را تحت تاثیر قرار می دهد به گزارش یاری كالا انتخابات ۲۰۱۶ آمریكا بود كه طشت رسوایی توییتر از بام افتاد و كاشف به عمل آمد در پس میلیون ها رای مثبتی كه به سود دونالد ترامپ در صندوق انداخته شده، یك لشگر توییتری فعالیت می كرده است. همان روزها ترامپ در مصاحبه با فاكس نیوز اظهار داشت: «اگر به خاطر توییتر نبود، من هم اینجا نبودم چون همه رسانه ها ضد ام جبهه گرفته بودند.» آن طرف «اوان ویلیامز»، یكی از بنیانگذاران توییتر هم در گفتگو با نیویورك تایمز عملكرد توییتر در پیروزی ترامپ را «بسیار بد» توصیف كرد.



آن طور كه آسوشیتدپرس می نویسد: «هكرهای روسی كه گفته می شود تحت حمایت دولت روسیه بوده اند، در سیستم های انتخابات ریاست جمهوری آمریكا اختلال به وجود آورده بودند.» هر چند ابتدا این مورد در شك و شبه بود و حرف های ضد و نقیض زیادی درباره اش زده می شد اما در نهایت وزارت امنیت داخلی ایالات متحده آمریكا حمله هكرهای روسی را در ۲۱ ایالت این كشور رسما تایید نمود و نمایندگان شركت های فیس بوك، گوگل و توییتر هم موظف شدند اسناد و مدارك حساب های كاربری موجود را به مقامات مسئول و نمایندگان سنای آمریكا عرضه كنند. با بیان این خبر خیلی ها خوشحال شدند كه بالاخره دست توطئه توییتر و فیس بوك رو شد و لابد مردم از این به بعد درباره جریاناتی كه در شبكه های اجتماعی راه می افتد آگاهانه تر واكنش نشان می دهند اما به زعم خیلی ها اتفاقی كه نباید افتاده بود؛ دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریكا شد و آب ریخته را دیگر نمی شد جمع كرد. این اما نخستین و بطور قطع آخرین باری نبود كه مردم اسیر جریان سازی در شبكه های اجتماعی می شدند. این قصه سر درازی داشت و از خیلی دورترها ردش پیدا بود.
اخبار دروغین، مردم زودباور و كمپین های بی مایه
سال ۲۰۱۳ و پس از داستان های تراژدی مانند تیراندازی مدرسه پاركلند یا بمب گذاری در ماراتن بوستن هم اخبار و شایعات كذب با سرعت وحشتناكی در رسانه های اجتماعی منتشر می شد. حجم انتشار این اخبار آنقدر زیاد بود كه اغلب خبرهای حقیقی را خاك می كرد و نشانی واقعیت ها به سختی پیدا می شد. امروز باز هم كاربران شبكه های اجتماعی اسیر همان بازی هستند. هر بار به شكلی درگیر ماجرایی می شوند و به دست خودشان ابعاد ماجرا را تا حدی كه بخواهند گسترش می دهند. در این میان هم عده ای فریب این بازی را می خورند و عده ای هم قربانی می شوند. نمونه این اتفاق ها بسیار زیاد است؛ كمپین هایی كه به بهانه های مختلفی جان می گیرند و در نهایت هم این خود مردم هستند كه متضرر می شوند. یك مرتبه رسانه های اجتماعی پُر می شود از متن های خبری با محتوای گرانی و قحطی دستمال كاغذی. همه ناخواسته یكدیگر را تشویق می كنند به خرید هر چه بیشتر دستمال كاغذی. مردم صف می كشند دم در فروشگاه ها و قفسه ها خالی می شود از دستمال كاغذی. زمان می گذرد و دستمال كاغذی نه گران می شود و نه قحطی اش می آید. این وسط عده ای پول شان را حرام كرده اند و قفسه های انبارشان تا سقف پُر شده از دستمال های كاغذی. یك مرتبه دیگر خبر می رسد كه قیمت ماشین مقرر است سر به فلك بردارد و كمپینی برای تحریم خودرو راه می افتد. توییت ها پشت هم ردیف می شوند. همه بنای تحریم ایران خودرو را بر می دارند و به سایپا بد و بیراه می گویند. از آن طرف همان هفته این كارخانه های خودروسازی پیشنهادهای هیجان انگیزی برای خرید اقساطی خودرو پیش روی مشتری ها می گذارند و مردم این دفعه دم در نمایندگی ها صف می كشند. این وسط باردیگر عده ای قربانی می شوند؛ یا قربانی نخریدن ماشین به سبب پیوستن به كمپین تحریم یا قربانی خرید بی موقع خودرو صرفا به سبب پیشنهاد هیجان انگیز مطرح شده. تا بوده همین بوده. مردم درگیر هیجانات اجتماعی می شوند و گاها بدون این كه حتی دلیل درست و مشخصی داشته باشند با موجی كه راه افتاده همراه می شوند. انگار یك سری از رفتارها اپیدمی است. مثل چیزی كه بارها در استادیوم های ورزشی می بینیم. با حركت بازیكنان همه جیغ می كشند و شما هم بعنوان یكی از تماشاگران ناخودآگاه جیغ می كشید، حتی اگر درست متوجه نشده باشید كدام بازیكنان چه كاری انجام داده است. حكایت رسانه های اجتماعی هم همین است. موجی راه می افتد و كاربران حتی اگر ندانند دقیقا چه اتفاقی افتاده با بقیه همراه می شوند. نمونه اخیر اتفاقی بود كه برای یكی از تاكسی های اینترنتی افتاد و هشتگ تحریم اسنپ باب شد. اما سهم تقصیر اسنپ در این ماجرا چقدر بود؟
میدانِ مبارزه اشتباهی
داستان از درگیری یك راننده و مسافر شروع شده بود. چیزی كه طبق اطلاعات موجود حتی در حین سفر به پشتیبانی اسنپ گزارش نشده بود. مسافر نارضایتی اش از اتفاق رخ داده را به جای این كه با پشتیبانی این سامانه حل كند، به توییتر كشاند. همین خوراك خوبی برای موافقان و مخالفان فراهم نمود تا هر كدام به سلیقه خودشان با ماجرا برخورد كنند و افكار عمومی را به سمتی كه دوست دارند سوق بدهند. در نهایت تمامی این كش و قوس ها باز هم مثل همه نمونه های پیشین قربانی هایی به جا ماندند؛ این دفعه قرعه به نام اسنپ افتاد كه قربانی یك بازی توییتری شود و با وجود تلاش چند ساله برای بهبود خدمات حمل ونقلی قافیه را به كشمكش های مجازی ببازد. هر چند با گذر زمان برگ های جدیدتری رو شد و خیلی ها از قضاوت عجولانه شان پشیمان شدند، اما این دفعه هم اتفاقی كه نباید افتاده بود؛ هشتگ تحریم اسنپ همه جا پیچید و این سامانه قربانی مبارزه مدنی آدم هایی شد كه در تمام چهارسال گذشته از خدمات حمل ونقلی آسان و ارزان همین سامانه استفاده می كردند. همان روزها خیلی ها نوشتند كه جای مبارزه مدنی و آزادی خواهی در اسنپ، تپسی، ماكسیم و هیچ تاكسی اینترنتی دیگری نیست و یك كسب وكار اینترنتی نمی تواند آرمان های اجتماعی مردم را دنبال كند. اما تا وقتی كه مبارزه عده ای تنها در ابعاد یك رسانه اجتماعی آن هم در فضای مجازی خلاصه شود و مطالبه گری بی قاعده شان بی هیچ منطقی پیش برود، این تاریخ تلخ همچنان تكرار می شود و آن پرنده آبی همچنان قربانی می گیرد.
2121

1398/04/19
15:38:19
5.0 / 5
4754
تگهای خبر: ارز , خدمات , خودرو , خودروسازی
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
نظر شما در مورد این مطلب
نام:
ایمیل:
نظر:
سوال:
= ۲ بعلاوه ۱


yarikala.ir - حقوق مادی و معنوی سایت یاری كالا محفوظ است

یاری كالا

یاری گر شما در انتخاب کالای مدنظرتان